violin cello&violin -جند مورد در مورد ویلنسل گلیساندو



جند مورد در مورد ویلنسل گلیساندو

جند مورد در مورد ویلنسل گلیساندو: کاربردهای متداول ویولنسل ارکسترال ویولنسل ها بخشی از ارکستر سمفونیک استاندارد هستند. ارکستر معمولا 8 تا 12 نوازنده ویولنسل را شامل می شود. در چیدمان استادارد ارکستر، بخش ویولنسل ها در سمت چپ و جلوی سن (از دید شنونده ها، سمت راست) روبروی بخش ویولن اول جای دارد. برخی ارکسترها و رهبران ترجیح می دهند که جای ویولنسل ها با ویولاها تعویض شود. کسی که در بخش ویولنسل ها در صندلی اول می نشیند سرپرست یا اصطلاحاً همان مایستر نوازندگان ویولنسل است که تعیین چگونگی آرشه کشی هماهنگ گروه به عهده اوست و با مایستر گروه های دیگر ارکستر در ارتباط است. نواختن بخش های سلو برای ویولنسل نیز به او سپرده می شود. نوازنده های مایستر معمولاً نزدیک به شنوندگان می نشینند. بخش ویولنسل ها نقشی اساسی در موسیقی ارکسترال ایفا می کند. همه کارهای ارکسترال بخش ویولنسل ها را شامل شده و بیشتر قطعات نیازمند سلوهای ویولنسل هستند. در اکثر مواقع، تامین بخشی از هارمونی به عهده ویولنسل ها است. در موارد زیادی، بخش ویولنسل برای بازه زمانی کوتاهی ملودی را می نوازد و دوباره به لایه های زیرین هارمونی باز می گردد. همچنین کنسرتوهایی هم برای ویولنسل وجود دارد که در این قطعات ارکسترال، تک نوازی ویولنسل بوسیله یک ارکستر کامل همراهی می شود. سلو در فرم آثاری که ویولنسل بوسیله یک ارکستر همراهی می شود، کنسرتوهای فراوانی خلق شده که می توان از برخی که در این میان برجسته تر هستند به شرح زیر یاد کرد: 25 کنسرتو از ویوالدی، 3 کنسرتو از کارل فیلیپ امانوئل باخ، 2 کنسرتو از هایدن، 2 کنسرتو از سن سان، 2 کنسرتو از آنتونین دوورژاک، 12 کنسرتو از بوکرینی، یکی از شومان و یکی از الگار. همچنین تریپل کنسرتو بتهوون برای ویولنسل، ویولن و پیانو و دوبل کنسرتوی برامس برای ویولنسل و ویولن نیز در رپرتوار کنسرتانته برای این ساز قرار دارند، هرچند ویولنسل در این فرم، امتیاز تک نوازی را با سازهای دیگری شریک است. علاوه بر این، چندین آهنگساز قطعات بزرگی برای ویولنسل و ارکستر نوشته اند که از همه نظر کنسرتو هستند (جز از نظر نام). مهمترین آنها پوئم سمفونیک دن کیشوت اثر ریشارد اشتراوس، واریاسیون روی یک تم روکوکو اثر چایکوفسکی، شلومو اثر بلوخ و کل نیدری اثر بروخ می باشد. رپرتوار ویولنسل در سده بیستم گسترش پیدا کرد. این گسترس به واسطه ویولنسل نواز ویرتوئوزی چون مستیسلاو روستروپوویچ انجام شد که نقش کلیدی و اثرگذار و الهام بخشی در خلق بسیاری از کارهای نو داشت. از این میان، سمفونیا کنسرتانته اثر پروکوفیف، سمفونی ویولنسل اثر بریتن و کنسرتوهای شوستاکوویچ، لوتسوافسکی و دوتیلو پیشتر به رپرتوار مرسوم ویولنسل اضافه شده بودند. بعلاوه، آهنگسازانی چون هیندمث، باربر، هونگر، ویلا- لوباس، موشکوفسکی، والتون، گلاس، رودریگو، آرنولد، پندرسکی و لیگتی نیز کنسرتوهای مهمی برای ویولنسل نوازان دیگر نوشتند (بطور برجسته: گریگور پیاتیگورسکی، زیگفرید پالم و جولیان لوید وبر) سونات های فراوانی برای ویولنسل و پیانو موجود است. از این میان سونات هایی از بتهوون، مندلسون، شوپن، برامس، گریگ، راخمانینوف، دبوسی، شوستاکوویچ، پروکوفیف و بریتن زبانزد هستند. در پایان، از میان قطعاتی برای ویولنسل تنها، می توان از پراهمیت ترین آنها بدین شرح یاد کرد: سوییت های باخ برای ویولنسل تنها (تقریبا مهمترین قطعات برای ویولنسل)، سونات برای ویولنسل تنها اثر زولتان کودای و سه سوییت برای ویولنسل تنها اثر بریتن. دیگر نمونه های برجسته از این دست، Trois Strophes sur le Nom de Sacher اثر دوتیلو، Les Mots Sont Allés اثر بریو (هر دو اثر یاد شده که بر اساس سری 12 نتی برای سلوی ویولنسل آهنگسازی شده است توسط روستروپوویچ در هفتادمین زادروز پل زاخر رهبر ارکستر سوئیسی اجرا شد)، سونات های لیگتی و کارتر، و Nomos Alpha و Kottos اثر زناکیس می باشند گلیساندو افکت اجرایی است که بوسیله سراندن انگشت به بالا و پایین گریف، بدون رها کردن سیم اجرا می شود. این حرکت باعث می شود ارتفاع صدا به نرمی و بدون بریدگی و تغییرات پله پله، بالا و پایین برود. تکنیک های دست راست: آرشه کشی در نوازندگی ویولنسل همانندی فراوانی به نفس گیری نوازنده یک ساز بادی دارد. تقریباً می توان گفت آرشه کشی عمده ترین عامل اثرگذار در بیان موسیقایی نوازنده است. آرشه روی سیمها، حدوداً جایی میان انتهای گریف و خرک و در راستای عمود بر سیمها کشیده می شود. نوازنده، آرشه را به کمک هر پنج انگشت دست راست نگه می دارد، به گونه ای که شصت در مقابل دیگر انگشت ها و نزدیکتر به بدن نوازنده قرار می گیرد. وضعیت پنجه باید شبیه زمانی باشد که آنرا رها کرده ایم و نیرویی به انگشتان وارد نمی کنیم و همه خمیده باشند. انتقال وزن بازو به آرشه از را گردش درونی ساعد انجام می شود که اعمال فشار روی انگشت اشاره و کاهش زاویه انگشت میانی با آرشه را به دنبال دارد. نیروی ضروری در جهت مقابل از طریق شصت وارد می شود. روش گرفتن آرشه انگشت کوچک به کنترل زاویه آرشه با سیم کمک کرده و همچنین در کنترل آرشه هنگامی که آنرا از سیمها جدا می کنیم نقش بنیادی دارد. اصطلاحات آرشه کشی در زبان انگلیسی (آرشه بالا و پایین) کمی گیج کننده است. در واقع منظور از آرشه پایین، کشیدن آرشه به سمت راست و آرشه بالا کشیدن به سمت چپ است. آرشه کشی راست با بکارگیری بازو در آغاز و سپس ساعد و پس از آن پیچش اندک مچ به پایین برای حفظ حرکت آرشه در مسیر مستقیم و آرشه کشی چپ به ترتیب با حرکت بازو، ساعد و سپس مچ (پیچش اندک به بالا) انجام می گیرد. در هنگام نواختن اساساً آرشه در مسیری عمود بر سیم ها حرکت می کند. برای انتقال آرشه کشی از سیمی به سیم دیگر جابجا شدن بازو و ساعد به بالا یا پایین و کمی جابجایی مچ به منظور حفظ زاویه نسبت به سیم لازم است. همچنین نرمی مچ هنگام تغییر جهت آرشه از چپ به راست و برعکس ضرورت دارد. در آرشه کشی های تند، کنترل حرکت افقی آرشه بوسیله مچ انجام می شود. در آرشه کشی های بلند بازو نیز اهمیتی بسان مچ پیدا می کند. جنس صدای ایجاد شده و شدت آن به عوامل گوناگونی وابسته است که سه عامل مهم از این میان عبارتند از: سرعت آرشه، وزن وارد شده به آرشه و در پی آن به سیمها، و نقطه تماس موی آرشه با سیم. یک نوازنده خوب قادر خواهد بود که صدای صافی ایجاد کند و گرایش طبیعی آرشه را به اعمال نیروی بیشتر به سیم در نزدیکی پاشنه و اعمال نیروی کمتر در نزدیکی نوک آرشه، در نظر خواهد گرفت. دستاورد آرشه کشی در نزدیکی خرک صدایی برجسته و روشن است و با نزدیک شدن پیش از اندازه بخ خرک (سول پونتی چلو) صدایی فلزی و لرزان پدید می آید. اگر آرشه کشی نزدیک به گریف (سول تستو) انجام شود، صدای نرم و مهربان و با وضوح کم خواهیم داشت.

vinam | 1:35 AM | ۱۳۸۹ هفدهم مرداد | ارسال نظر

 
 



آرشيو مطالب

ایمیل مدیر وبلاگ

صفحه نخست

mohammad

مرداد 1389

 

463
جامعه مجازی موسیقی ایرانیان

Copyright © http://cello.noteahang.com
All Rights Reseved.

ایجاد وبلاگ جدید | گزارش تخلف | نمایش لیست وبلاگ هاجامعه مجازی موسیقی ایرانیان